فانوس

دشت ها حوصله سبزه ندارند دیگر ...
فانوس

عشق یک سینه و 72 سر میخواهد
بچه بازیست مگر
عشق جگر میخواهد...

آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۲/۰۸
    1252
  • ۹۹/۰۷/۱۵
    1251
  • ۹۹/۰۵/۲۲
    1250
  • ۹۹/۰۵/۲۲
    1249
  • ۹۹/۰۵/۱۲
    1248
  • ۹۹/۰۳/۳۱
    1247
  • ۹۹/۰۳/۳۱
    1246
  • ۹۸/۰۱/۱۴
    1246

مادرش منتظره

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۲۹ ب.ظ

هوالشهید :|


واسه رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یه نفر داشتن تا روی سیم خاردارها بخوابه و بقیه از روش رد بشن.
داوطلب زیاد بود ،قرعه انداختند.
افتاد بنام یه جوون.
همه اعتراض کردند الا یه پیرمرد!
گفت: " چیکار دارید! بنامش افتاده دیگه! "
بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.
دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوون .
جوون بلافاصله خودش رو به صورت انداخت رو سیم خاردار.
بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوون.
همه رفتن الا پیرمرد.
گفتند: " بیا! "
گفت " نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش!
مادرش منتظره...

نظرات (۱۳)

سلام
خیلی زیبا بود 
اول اومد تو وبلاگتون تا فقط درباره وبلاگ خودمون تبلیغات کنم اما مطمئن باشید باز به وبلاگتون سر میزنم چون واقعا با این متن حال کردم

به امید دیدار

اووو راستی یادم رفت اصلا برای چی اومده بودم خواستید یه سر به وبلاگ ما هم بزنید

پاسخ:
سلام
عاقبتتون بخیر
حتما
  • سائل الزهرا(س) ...
  • سلام

    خیلی زیبا بود....اول برای تبلیغات برای وبلاگمون اومدم تا یه پیام الکی بنویسم و لینک وبلاگم رو بزنم و برم اما مطمئن باش دوباره به وبلاگت سر می زنم

    به امید دیدار

    اووو راستی یادم رفت برای چی اومدم خواستی یه سر به وبلاگمون بزن

    نحن ابناء الحیدر


    پاسخ:
    سلام
    عاقبتتون بخیر
    حتما
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • ای خدا من چرا آدم نمیشم؟
    همیشه شرمنده ی شهدام....
    همیشه همیشه...
    این متنارو هم میخونم از خودم دلگیر میشم....
    پاسخ:
    من هم خیلی بهم ریختم وقتی این قضیه رو متوجه شدم
    ان شاءالله عاقبت  همه مون بخیر شه
  • قابهایی از دنیای اطرافم
  • گزارش تصویری / انعکاس حرفهای خودمانی

    http://atraknews.com/new.aspx?id=23072

    ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

    کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

    چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

    ای آنکه در حجابت دریای نور داری

    من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

    برعکس چشمهایم چشمی صبور داری

    از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

    کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟

    در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

    کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

     

    سلام اقا مرتضا

    خیلی زیبا بود..

    پاسخ:
    )":

    سلام آقا امید عزیز
    خوش اومدید
    سلام
    اولین بار داستانی مشابه رو تو منطقه شرهانی شنیدم، حال و هوای خاصی داشت ، باورش سخت بود، اینارو فقط کسی می فهمه که از خودش عبور کرده باشه ....
    شهادت نصیبتون...
    _______________________
    با انتقادات و پیشنهاداتتون ما رو در تولد یک سالگی کیمیای وصال خوشحال کنید.
    منتظرتون هستم.
    یاحق
    پاسخ:
    سلام
    ان شاءالله . همچنین
    حتما
    آخر همه باید به علی رو بزنند
    هم مرده وهم زنده دم از او بزنند
    در قبر چنان شعر بخوانم ز علی
    تاهر دو ملک ز شوق هو هو بزنند

    آقای جمعه‏‌های غریبی ظهور کن / دهلیزهای شب‏زده را غرق نور کن
    آقا چقدر فاصله، اندوه، انتظار؟ / یا بازگرد، یا دل ما را صبور کن




    باسلام.
    وبلاگ خوبی دارین،به ما هم سر بزنین.اگر با تبادل لینک موافقید،در خدمتیم.
    پاسخ:
    اللهم عجل لولیک الفرج
    سلام
    لطف دارید. حتما.
    لینک شدید
    و باز مثل همیشه
    شرمنده ی شهدا و مادرانشان هستیم ...
    سلام خیلی زیبا بود ...
    پاسخ:
    سلام

    چه دردناک ...در لفظ نمیگنجه!

    اما یه جور ناراحتی که پشتش شرمندگیه.

    خیلیا تو جبهه کاراشون به چشم نمیومد واقعا ...

    پاسخ:
    خوش بحالشون که راهشون رو پیدا کردن
    سلام
    حیف شد؛ حیف شد که رفتن و نموندن
    جنگ پتروشیمی، صنعت و هزار تا چیز دیگه رو از ما نگرفت از ما جوونهایی رو گرفت که عزم واقعی داشتند

    پاسخ:
    سلام

    سلام بر این همه استقامت و انتظار و ایثار ...

    دلم گرفت .

    پاسخ:
    هعییییییی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">