نگه دار!
ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز «بخشی».
بچه خیلی شوخی بود. همه پکر بودیم.اگر بود همه مان را الان می خنداند.
یهو دیدیم دونفر یه برانکارد دست گرفته و دارن میان. یک غواص روی برانکارد آه و ناله میکرد.
شک نکردیم که خودش است.تا به ما رسیدند بخشی سر امدادگر داد زد:«نگه دار!»
بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و
گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!»
زد زیر خنده و دوید بین بچه ها گم شد.
به زحمت،امدادگرها رو راضی کردیم که بروند!!
- ۱۳ نظر
- ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰