پایه زندگی
زندگی بر پایه نفس و هوس
عاقبت چیزی ندارد جز قفس
- ۲۱ نظر
- ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۰
هوالکافی :
گرچه میدانم که هیچم ، باز هم
ادعایم گوش عالم را به درد آورده است
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری! کو دل پُر طاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم با خبر شد، مست شد
غنچه ای در باد پر پر شد ولی کو غیرتی؟
گریه می کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور باد از خرمن ایمان عاشق، آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی
من کجا و جرأت بوسیدن لب های تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی
فاضل نظری
هوالکافی :
از سیه رویی و احوال بدم نالانم
بر من غم زده فکری بکش ای جانانم
پ.ن :
رحم کن توبه را مهیا کن
راه برگشت را خودت وا کن
هوالکافی:
گذر ثانیه ها یک شوخیست
بی تو اینجا همه ثانیه ها
نم نمک فاتحه ای برخودشان میخوانند