این دل کجا بَرَم ؟

هوالکافی:

الهی
اگر مانع ظهور امامم هستم
عجل وفاتی سریعا

پ.ن:

گر بر کَنم دل از تو و بردارم از تو مهر

آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم ؟

آقام رو پیدا میکـــنم

هوالکافی :|

دلم رو رسوا میکــنم
چشامو دریا میکــنم
میگردم آخر یه روزی
آقام رو پیدا میکـــنم

پیوند قلب

هوالکافی:|

گمانم برای پیوند قلبم به خدا با مشکل مواجه شوم

از بس زندگی سرشار از خدا دارم

آن مرد نیامد

هوالکافی:|

خودمان مقصریم

آنقدر مرد نبودیم...

مردی که در هوای بارانی هم می آمد

حال در هوای آفتابی هم نمیشود پیدایش کرد..

زمستان هم تمام شد

هوالکافی:|

من درخت خشکیده

و تو بهار .

مدتهاست زمستان به پایان رسیده ،

نمی آیی؟

عشق خاک گرفته

هوالکافی:|

باید ورق ورق کرد این عشق خاک گرفته را

شاید غبارش احساسم را به سرفه انداخت...

پ.ن:

1- سال به پایان رسید

و همچنان ما به ظاهر منتظرانت

در حسرت دیدار به سرمیبریم

2- چیزی بجز بغض برای ترکاندن ندارم

قحطی

هوالکافی:| 

7سال قحطی بهانه ای برای دیدار یعقوب(ع) با یوسف(ع) گردید

یعقوب نیستم ولی انصاف نیست

1400 سال ؟!

چرا نمی آیی؟

هوالکافی:|

روی برف از بیخیالی ما سفید گشت...

پ.ن:

دلم گرفته از این جمعه های تکراری

دلم گرفته از این انتظار اجباری

چقدر ندبه بخوانم ، چرا نمی آیی؟

چه دیده ای که از این دلشکسته بیزاری؟

به جان مادرت آقا به کار می آیم

مرا اگر تو در این روضه ها نگه داری