فانوس

دشت ها حوصله سبزه ندارند دیگر ...
فانوس

عشق یک سینه و 72 سر میخواهد
بچه بازیست مگر
عشق جگر میخواهد...

آخرین مطالب
  • ۹۹/۰۷/۱۵
    1251
  • ۹۹/۰۵/۲۲
    1250
  • ۹۹/۰۵/۲۲
    1249
  • ۹۹/۰۵/۱۲
    1248
  • ۹۹/۰۳/۳۱
    1247
  • ۹۹/۰۳/۳۱
    1246
  • ۹۸/۰۱/۱۴
    1246
  • ۹۷/۱۰/۱۷
    1245
  • ۹۷/۱۰/۱۶
    1244
  • ۹۷/۱۰/۱۵
    1243

۹ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

کودتا لازمم

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ

هوالکافی :


دلم کودتایی میخواهد
که رهبری اش با تو باشد
  • فانوس

مهم زنده بودن دل توست

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۴۴ ب.ظ

یاحبیب الباکین:


آزاده که باشی
بر انسانی ظلمی روا گردد
نمیتوانی ساده و ساکت از کنارش بگذری

کشمیر ، میانمار ، نیجریه ، پاراچنار و یا حتی فرانسه

فرقی نمیکند کجا باشد

جغرافیا اهمیتی ندارد

مهم زنده بودن دل توست

  • فانوس

کمتر قضاوت کنیم

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۲ ق.ظ

هوالکافی :


همه می توانند قضاوت کنند
اما همه نمی توانند بفهمند...
  • فانوس

پیشاپیش عیدتون مبارک

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۴ ب.ظ

هوالکافی :


ماه ها در گذرند اما کاش

ماه ما هم بگذرد از این حوالی

ای کاش

  • فانوس

1176

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۸ ق.ظ

هوالکافی :



گذر ثانیه ها هر چه جلوتر برود
بگذار حوصله ام در عَدَمَت سر برود
  • فانوس

الی متی ؟!

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۸ ب.ظ

هوالکافی :


زمین تکانی خورد

شیشه ها لرزیدند

قلبی شکست

آسمان بارید

باد شروع به وزیدن کرد

و طنینش

دوباره

نبود

تو

را

یادآوری کرد...

  • فانوس

1101

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۴۴ ب.ظ

هوالکافی :


میان درد دوای مرا قرار بده

که زندگی نمی ارزد اگر بلا ندهی


مناجات حاج منصور عزیز

  • فانوس

از امام تأییدیه گرفتم

چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ
http://img.tahapakhsh.ir/uploads/f/free-download-software/130464.jpg

هوالکافی :


شایعه کرده بودند احمد منافق است.
 وقتی بهش می‌گفتی،می‌خندید.
 از دفتر امام خواستندش.نگران بود.
می‌گفت : تو این اوضاع کردستان، چه‌طوری ول کنم و برم؟
بالاخره رفت. وقتی برگشت،از خوشحالی روی پا بند نمی‌شد.
نشاندیمش و گفتیم تعریف کند.ـ باورم نمی‌شد برم خدمت امام.
امام پرسیدند احمد،به شما می‌گویند منافق هستی؟ گفتم بله،این حرف ها رو می‌زنن.سرم را انداختم پایین.
 اما گفتند برگرد و همان جا که بودی، محکم بایست .
راه می‌رفت و می‌گفت: از امام تأییدیه گرفتم.
  • فانوس