مرگ بر آمریکا
هوالحق:|
یک زن و مرد آمریکایی با سگشون اومدند داخل مغازه تا سیگار بخرند.
سر و وضع ناجوری
داشتند.
محمود نگاه پر تنفرش را دوخت به چهره زشت آن مرد؛ یه جوری حالیش کرد ما سیگار نداریم.
بعد هم با عصبانیت اونها را از مغازه بیرون کرد.
زن و مرد آمریکایی نگاهی به همدیگه کردن و حیرت زده از مغازه بیرون رفتند، آخه اون روزها کسی جرأت نداشت به اونها بگه بالای چشمتون ابروست.
محمود روکرد به من و گفت: برو شلنگ بیار،
باید این جا رو آب بکشیم.
گفتم: برای چی؟
گفت: چون اینا مثل سگشون نجس اند.
- ۶ نظر
- ۳۰ مهر ۹۲ ، ۱۰:۲۶