حسینی شو ...
یاحبیب الباکین:
نهایت خلقت انسان، پرورش انسان هایی است که در برابر شداید
بر هر چه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند
و حسینی شوند...
شهید سید مرتضی آوینی
- ۸ نظر
- ۲۴ آذر ۹۵ ، ۰۰:۰۰
یاحبیب الباکین:
نهایت خلقت انسان، پرورش انسان هایی است که در برابر شداید
بر هر چه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند
و حسینی شوند...
شهید سید مرتضی آوینی
شهید محمد بروجردی
هوالشهید :
رفته بود سپاه . سعی میکرد آنجا را سروسامان بدهد. وقتی دیدمش گفتم: اصلاً
معلوم هست کجایی؟ گفت: ما باید بیشتر از این ها آواره باشیم.
قبل از این که امام بیاید گفته بود فکر می کنین اگه امام بیاد کار تمومه؟ نه خیر! تازه اول کاره.
می گفتند: دنبال ریاسته.
گفت: من دارم می رم کردستان. هرکی می آد. بسم الله
هرجا که بود مثل بقیه بود؛ خورد و خوراکش؛ لباس پوشیدنش خوابش، کارش،
جنگیدنش. اصلاً احساس نمی کردی که او فرمانده است و تو زیردستش هستی. می
گفت: من یه خدمتگذار کوچیکم بین خدمت گذارهای بزرگتر.
خودش را از همه کمتر می دانست. فیلم در نمی آورد. واقعاً این جوری بود.
هوالشهید :
استقبال از شهدای مدافع حرم خراسان شمالی فردا (جمعه)
ساعت 8:30 صبح از محل فرودگاه بجنورد
هوالکافی :
شبیه حر
میخوام برگردم پیش تو
منو ببین
نوکرتم
میخوام اینجا بمونمو جونو بدم
--
تموم عمر
همه آبروم اینه که نوکرتم
نوکرمو
میخوام آخرش پیش تو شهید بشم
---
من یه دیوونه ام
برات دردسر بودم
میــسوزم از این
تو
رو خیلی آزردم
پ.ن : به سبک مداحی زیر بخونیدش :)
یک کارت برای امام رضا ،مشهد .
یک کارت برای امام زمان، مسجد جمکران .
یک کارت برای حضرت معصومه،قم . این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح .
« چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیاییم؟
کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم. شما عزیز ما هستی .»
حضرت
زهرا آمده بود به خوابش ، درست قبل از عروسی
شهید مصطفی ردانی پور
هوالشهید :
بعد از پیروزی انقلاب، مهدی در جنوب شهر تهران در مدارس به دانش آموزان درس می داد و به خاطر علاقه ای که به افراد مستضعف داشت، برای تدریس هزینه ای دریافت نمی کرد.
در تشییع جنازه اش 6، 7 اتوبوس از نازی آباد برای تشیع آمدند،
آن افراد اقوام و آشنایان ما نبودند
بلکه جوانانی بودند که در دوران تحصیل، مهدی استادشان بود.
هوالکافی :
گفت چرا بعد از 30 سال هنوز شعار مرگ بر آمریکا از دهانتان نیفتاده؟!
گفتم چون هنوز خبر از دست دادن عزیزانمان را نتوانستم از
یاد ببرم ...
هوالکافی :
ما در درستی راهمان کوچکترین تردیدی نداریم
نباید زانوی ما بلـرزد
باید قلبمان مطمئن باشد
شهید خرازی