عشق باید به دادمان برسد
چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۵۳ ب.ظ
ابرمغرور اگرچه مجبوری
دره ی درد را بپوشانی-
بیخیالش رفیق میچسبد
گریه در اسمان بارانی
بیخیالش رفیق شانه ی من
جای خوبی برای گریه ی توست
من خودم ابرم و نیازی نیست
پیش من بغض را بپوشانی
خسته ایم از زمان و از تکرار
خسته از روزگار لاکردار
آه از زندگی لعنتی و
آه از گریه های پنهانی
عشق باید به دادمان برسد
تا صدامان به آسمان برسد
عشق ناگاه میرسد حتی
در همان لحظه ای که گریانی
عشق یعنی همین حسودی من
به هنرپیشه ها به شاعر ها
هر زمانی که فیلم میبینی
هر زمانی که شعر میخوانی
درد یعنی همین غزل وقتی
بهتر از این نشد که بنویسم
درد یعنی که بی اجازه ی تو
عاشقت هستم و نمیدانی
سیدمیلادمیرجلالی