ماهواره
هوالکافی :
هر جا سخن از بی حیایی ست
نام دیش و lnb
میدرخشد
هوالکافی :
هر جا سخن از بی حیایی ست
نام دیش و lnb
میدرخشد
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص182
سلام علیکم
شهادت امیر المومنین امام علی علیه السلام تسلیت میگویم.
با مطلبی با عنوان "آیا کم یا زیاد کردن تعداد یک ذکر اثر آن را از بین می برد؟" به روزم. در این پست بررسی شده که مثلا آیا کم یا زیاد کردن تعداد تسبیحات حضرت زهرا سبب از بین رفتن اثر آن می شود؟
یا علی
برای رد شدن از سیم خاردار باید یک نفر
روی سیم خاردار می خوابید تا بقیه از روش رد بشن.
داوطلب زیاد بود قرعه
انداختند افتاد بنام یک جوان!
همه اعتراض کردند الا یک
پیرمرد.
گفت چکار دارید بنامش افتاده
دیگه.
عجب پیرمرد سنگدلی!
دوباره قرعه انداختند بازم
افتاد بنام همون جوان!
جوان بدون درنگ خودش رو
انداخت روی سیم خاردار در دلها غوغائی شد.
بچه ها گریان و با اکراه شروع
کردند به رد شدن از روی بدن جوان همه رفتند الا پیرمرد!
گفتند بیا.
گفت:نه شما برید من باید بدن
پسرم رو ببرم برای مادرش!
مادرش منتظره...!!!
نماز،روزتون قبول باشه انشاالله...!
همین چندوقت پیش بود که آقای رییسجمهور در توجیه سخنانش دربارهی آزادسازی ماهواره، به چنین استدلالی متوسل شد: «به نسل جوان اعتماد کنیم. جوانهای ما با فطرتی پاک هستند و ایرانشان را با همهی وجود دوست دارند و به اسلام و خاندان ائمه و اهل بیت عشق میورزند. فطرتشان پاک است و حالا گوشهای، روزی، ماهی یا سالی خطایی شد، میشود آن را برگرداند و قابل برگشت است که هم انسان تواب است هم خداوند توبه را می پذیرد.»
همین چندسطر، مملو از اشکالات اساسی است! آیا آیا فقط جوانهای ما دارای فطرت پاکی هستند و مثلا جوانهای آمریکایی و اروپایی، فطرت پاکی ندارند؟ نمیبینید فرهنگ منحط غربی، چه بلایی بر سر آنان آورده است و چه انحرافات حیرتآوری، دامنگیر آنان شده است؟ در کجای دین، آمده که اگر جوانی، به قرآن و اسلام دلبسته بود دیگر نیازی به مراقبت شدید ندارد و میتواند خود را در معرض گناه قرار دهد؟ به سطر پایانی توجه کنید! آیا شما در جایی از متون دینی سراغ دارید که با استدلال «توبهپذیر بودن خداوند»، حساسیت به گناه را کاهش دهند و زشتی آن را در ذهن مخاطب، کم کنند؟!
از اینها هم که بگذریم با احکام نورانی اسلام چه میکنید؟ مثلاً آیا حکم به حرامبودن «خلوت زن و مرد نامحرم»، «شوخی با نامحرم» و «نگاه به نامحرم» را باید نشانهی بیاعتمادی اسلام به مردم بدانیم؟! یا اینکه باید گفت هدف اسلام، جلوگیری از زمینهی سهلشدن گناه برای انسان است؟ یا مثلاً اگر در اسلام، به پرهیز از معاشرت با اشرار، دستور اکید داده شده، آن را باید نشانهی عدماعتماد بدانیم؟ آیا اگر شما برای محافظت از دین و اخلاق فرزندان خود، مانع از همنشینی او با افراد فاسد شوید، بهمعنای «بیاعتمادیِ شما به فرزندان خود» خواهد بود؟
از کوه گناهم بگذر
در شب قدر
صد و ده روز دگر شغل خطیری دارم . . .
پ.ن:
110 روز دگر عاشوراست . . .