دلم برای تو آقا همیشه طوفانیست
دوشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ
هوالکافی:|
سکوت همه جا را فراگرفته بود
گاهی با صدای تیک تاک ساعت قطرات باران از چشمانم جاری میشد.
ساعت خجل گشت
خاموش شد.
سکوت حکم فرما شد...
سبزی فروش دوره گرد صدا میزد : سبزی سبزی سبزی
قطرات باران بر گونه هایم سرسره بازی میکرد
لحظه ای صدایش قطع شد ، دیگر صدایش را نشنیدم.
ابر ها شروع به حرکت کردند ؛
آفتاب هم حرفی برای گفتن نداشت.
باد محکم بر شیشه ها کوبید ، شدت ضربه به قدری بود که شیشه ها خورد گردید
خنکایش بر رد باران چشمانم رسید
باد هم فهمید ؛
آرام آرام برگشت ، سربه زیر سر به بیابان گذاشت.
رعد بی خبر وارد شد ، صدایش همه جا را فرا گرفت .
سکوت ترسید.
ناگهان برق همه جا را روشن کرد
باران چشمانم را که دید خاموش شد...
آری اینجا با نبودت اوضاع ما دیدنیست...
پ.ن:
دلت که گرفته باشد
با صدای دست فروش دوره گرد هم گریه میکنی
اللهم عجل لولیک الفرج