فانوس

دشت ها حوصله سبزه ندارند دیگر ...
فانوس

عشق یک سینه و 72 سر میخواهد
بچه بازیست مگر
عشق جگر میخواهد...

آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۲/۰۸
    1252
  • ۹۹/۰۷/۱۵
    1251
  • ۹۹/۰۵/۲۲
    1250
  • ۹۹/۰۵/۲۲
    1249
  • ۹۹/۰۵/۱۲
    1248
  • ۹۹/۰۳/۳۱
    1247
  • ۹۹/۰۳/۳۱
    1246
  • ۹۸/۰۱/۱۴
    1246

۲۷ مطلب با موضوع «نقل قول» ثبت شده است

ﺩﺭ ﮔﯿﺮ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯﻡ ﺑﻪ ﻗﻀﺎ ﺭﻓﺖ

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۹ ب.ظ

ﺩﺭ ﮔﯿﺮ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯﻡ ﺑﻪ ﻗﻀﺎ ﺭﻓﺖ
ﺩﺭﻣﻦ ﻏﺰﻟﯽ ﺩﺭﺩ ﮐﺸﯿﺪﻭﺳﺮ ﺯﺍ ﺭﻓﺖ

ﺳﺠﺎﺩﻩ ﮔﺸﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ ﻏﺰﻟﻢ ﺭﺍ
ﺳﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﯾﯽ ﻋﻘﺮﺑﻪ ﯼ ﻗﺒﻠﻪ ﻧﻤﺎ ﺭﻓﺖ

ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ ﺩﺍﺩ
ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﭼﻪ ﺻﺪﺍ ﺭﻓﺖ

ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺯﺩﻡ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﯾﮑﯽ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﮔﻔﺖ
ﺍﯾﻦ ﻭﻗﺖ ﺷﺐ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮐﺠﺎ ﺭﻓﺖ؟

ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﺯﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ
ﻣﻦ ﺳﻤﺖ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻭ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ

ﺑﺎ ﺷﺎﻧﻪ ﺷﺒﯽ ﺭﺍﻫﯽ, ﺯﻟﻔﺖ ﺷﺪﻡ ﺍﻣﺎ
ﻣﻦ ﮔﻢ ﺷﺪﻡ ﻭﺷﺎﻧﻪ ﭘﯽ, ﮐﺸﻒ ﻃﻼ ﺭﻓﺖ

ﺩﺭ ﻣﺤﻔﻞ ﺷﻌﺮ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ
ﻧﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﭼﺮﺍ ﺁﻣﺪﻭﻧﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﭼﺮﺍ ﺭﻓﺖ؟

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﮑﻮﺷﺪ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ
ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻣﺶ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﺩﺵ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﺭﻓﺖ
شاعر: محمد سلمانی

  • فانوس

الکی مثلا

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۲۱ ق.ظ

هوالکافی :


یه فرزند شهید نوشته بود :

امروز با بابام بودم!
رفتم کارناممو گرفتم
بعدشم منو برد پارک کلی کیف کردم ؛

الکی مثلا منم بابا دارم . . .

  • فانوس

از نگاهت دل ‌بریدن هم جهاد اکبر است

يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ق.ظ

تا نگهبانان ابــرو دستشان بر خنجــر است

فتح چشمان قشنگت مثل فتح خیبر است

رنگ چشمت بهتریــن برهان اثبات خداست

«قل هو الله احد» گوید هر آن کس کافـَر است

انحنای ناب مژگانت «صراط المستقیم»

از نگاهت دل ‌بریدن هم جهاد اکبر است


مهدی ذوالقدر

  • فانوس

بالم را نگیر

يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۵ ق.ظ

حدّ پروازم نگاه توست بالم را نگیر
سهم‌ام از شادی تویی با اخم حالم را نگیر

راه سخت و سبز بودن با تو را آسان نکن‌
جاده‌های پیچ در پیچ شمالم را نگیر

کیستی‌؟ پاسخ نمی‌خواهم بگویی هیچ‌وقت‌
لذّت درگیری حل سؤالم را نگیر

من نشانی دارم از داغ تو روی سینه‌ام‌
خواستی دورم کن از پیشت‌، مدالم را نگیر

خاطرت آسوده با ببر نگاهم گفته‌ام‌
با همین بازیچه‌ها سر کن‌، غزالم را نگیر

زندگی تنها به من قدر تو فرصت داده است
بیش از این‌ها خوب باش از من مجالم را نگیر

خسته از یکرنگی‌ام می‌خواهم از حالا به بعد
تا ابد پاییز باشم‌، اعتدالم را نگیر

مهدی فرجی

  • فانوس

این علامت را ببین

يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۳ ق.ظ

این علامت را ببین، یعنی خطر، یعنی حذر

خط قرمز دور تو...، روی دل من ضربدر


خنده هایت مطلقاً ممنوع و موهایت گناه
چشم هایت منکرات و فتنه و آشوب و شر

آتشی عین جهنم ، سرکش و سوزنده ای

عاشق یوم العذابم کرده ای با یک نظر

هرچه استغفار کردم توبه ام مردود شد

خاک عالم بر سر ایمان سُستَت ای بشر


این علامت را ببین یعنی خطر یعنی حذر

گور بابای علامت، گور بابای خطر....!!!


م.مهرپرور

  • فانوس

السلام علیکم یا انصار الله

چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

افسران - غیرت شهدا

  • ۰ نظر
  • ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۰۰
  • فانوس

گلایه نیست، که قحط وزیر ارشاد است!

چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۵۴ ب.ظ

افسران - گلایه نیست، که قحط وزیر ارشاد است!


اگر که خواندن زن ها و رقص، آزاد است
گلایه نیست، که قحط وزیر ارشاد است!

اگر غلط نکنم معصیت کمال شده
غنا و رقص اخیرا کمی حلال شده

خدا به خیر کند، این چه دولتی شده است؟
جناب "دوزخی" امروز "جنتی" شده است!

چه آمده سر این دین؟ گناه پشت گناه
جواز رقص به رقاصه داده یک گمراه

چه آمده سر اسلام بعضی از مردم؟
بدا به حال وزیری که در لباسش گم...

خطا خطاست اگر چه به اسم دین باشد
بدا به حال وزیری که اینچنین باشد

غریب مانده در این شهر ها حیا...افسوس
چقدر حرمت خون شهید را...افسوس!


شاعر : مسعود یوسف پور 


پ.ن :

سایت دانا برای چندمین بار بدلیل اطلاع رسانی شفاف فیلتر شد

  • فانوس

داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است

سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۴۹ ب.ظ

کفشهایم کجاست؟ میخواهم بی خبر راهی سفر بشوم

مدتی بی بهـــــار طی بکنم دوسه پاییــــز دربــه در بشوم

خسته ام از تو از خودم از ما، ما ضمیـــر بعیــــد زندگی ام

دونفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم

یک نفر در غبـــار سرگردان یک نفــر مثل برگ در طوفان

می روم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم

حرفهــــای قشنگ پشت سرم آرزوهـــــای مادر و پدرم

حیف خیلی از آن شکسته ترم که عصای غم پدر بشوم

پدرم گفت دوستت دارم پس دعـــا مـــی کنم پدر نشوی

مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم

داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است

نیستـم در حدود حوصله ها پس صلاح است مختصر بشوم

دورها قبر کوچکی دارم بی اتاق و حیاط خلوت نیست

گاه گاهی سری بـزن نگذار با تو از این غریبه تر بشوم


+مهدی فرجی

  • فانوس