خدا کجاس ؟!
چهارشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۴:۴۱ ب.ظ
دو تا برادر خیلی شر بودن و هروقت هرجا یک خراب کاری میشد ، ملت میدونستن زیر سر این دوتاست.
خلاصه آخر بابا مامانشون شاکی میشن، میرن پیش کشیشِ محلشون و میگن:
- ۶ نظر
- ۲۰ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۴۱
دو تا برادر خیلی شر بودن و هروقت هرجا یک خراب کاری میشد ، ملت میدونستن زیر سر این دوتاست.
خلاصه آخر بابا مامانشون شاکی میشن، میرن پیش کشیشِ محلشون و میگن:
از یه وهابی پرسیدن شما به خاطر نفت کشورتون اونقدر پول دار هستید؟
نتونست بگه پــَـــ نــَـــ پــَــــ ،و مـُـرد !
یک دختر جوان ایستاده بود جلوی مغازه ، رویش را سفت گرفته بود.
این پا و آن پا می کرد ، انگار منتظر کسی بود.
یه ماشین اومد . چند بار بوق زد، چراغ داد،ماشین را جلو وعقب کرد.