سنگر خالی
يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳ ق.ظ
هوالشهید:|
توی سنگری، ده پانزده متری من بود.
داشتیم آتش میریختیم ، صدام زد.
رفتم توی سنگرش، دیدم گلوله خورده ، با چفیه زخمش را بستم و خبر دادم تا ببرندش عقب.
موقع رفتن گفت: اسلحهام اینجاست ، تا هوا روشن بشه یه بار از سنگر من تیراندازی کن، یک بار از سنگر خودت که عراقیها نفهمند سنگر من خالی شده...
- ۲ نظر
- ۱۵ دی ۹۲ ، ۱۱:۳۳