باید برای دیدنت از جان و سر گذشت
پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۷ ب.ظ
هوالکافی:|
بیا و با آمدنت
دستی بر سر روز های تکراری مان بکش...
پ.ن :
باید
غزل نوشت ز غوغای سرگذشت
از عمر عاشقی که همه بی خبر گذشت
این حرفای من که به دردی نمیخورد
باید برای دیدنت از جان و سر گذشت
- ۸ نظر
- ۲۸ آذر ۹۲ ، ۲۱:۱۷