هوالکافی :
کرده گرفتار مرا
روی سیه
موی سپید
برگه اعمال سیه
روی ندارم دگر
از بس که گنه
روزی من گشت و
ندیدم چو تویی را
که 2 عالم همه از
شوکت و اجلال تو
در خوف رجا
سر به گریبان
و گرفتار و پریشانِ
کرامات و لطافات
تو هستند همگی
وای خدایا
نظری یا که نگاهی
به من عاجز دلسوخته ات هم بنمایید
که بدجور گرفتار گناه است
هوالکافی :
هرچیزی یه مقدمه و موخره ای داره
اول و آخر همه مون خداست
پ.ن: بیخودی دست و پا نزن
هوالکافی :
تنها چیزی که در دنیا کافیه خود خداست
مابقی چیزها ناکافی اند
پ.ن : الیس الله بکاف عبده ؟!
هوالکافی :
برای درک عشق خدا
عاشق آدمی شد
فردایش همه چیز را به فراموشی سپرد
حتی خدا را...
هوالکافی :
ندارم درد و غم
تا تــــ❤ـــو را دارم
هوالکافی :
می گویند شاهزاده ای متحول شده و در راه خدا و آخرت قرار گرفت
سبب تحولش این بود که روزی برای شکار آهو رفته بود ناگهان از غیب صدایی شنید که می گوید: ألهذا خلقت!؟
«آیا برای همین آفریده شده ای؟»
این جمله باعث تنبه و بیداری او شد.. این صدا باید روزی چندین بار از درون خود ما برخیزد. هدف خلقت عبودیت است. همه کارهای ما باید در مسیر عبودیت و تقرب خداوند باشد.
[استاد فاطمی نیا]
هوالکافی :
هوالکافی :
