احساس مسئولیت
سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۰ ب.ظ
هوالشهید :|
دور تا دور نشسته بودیم.
کالک وسط پهن بود. حسین گفت: تا یادم نرفته اینو بگم، اون جا که رفته بودیم برای مانور؛ یه تیکه زمین بودکه گندم کاشته بودن.
یه مقدار از گندم ها از بین رفته.
بگید بچه ها ببینن چه قدر از بین رفته، پولشو به صاحبش بدین...
پ.ن:
شهید حسین خرازی
- ۲۷ نظر
- ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۰