ایستگاه صلواتی
شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۱ ق.ظ
هوالشهید:|
دو تا بچه یک غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدند.
گفتم : این کیه؟گفتند: عراقی.
گفتم: چطوری اسیرش کردید؟
میخندیدند...
گفتند: از شب عملیات پنهان شده بوده.
تشنگی فشار آورده و با لباس بسیجیهای خودمان آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفت ، بعد پول داده بود.
اینطوری لو رفت . هنوز میخندیدند...
- ۷ نظر
- ۱۷ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۰۱